دو شنبه 18 شهريور 1392برچسب:, :: 19:18 :: نويسنده : mar♡jan
سلامـ دوستای خوشگلمـ خوبید خوشید سلامتید دوست جونیامـ من چند روزی نیستمـ میرم سفر دلمـ براتون تنگـ میشه امیدوارمـ فراموشمـ نکنید ❤ خیلی دوستون دارمـ خسرو،سمر،آریا،رضا،یگانه،علی،مهدی وهمه اونایی که میایید وبلاگمـ.مواظب خودتون باشید یه خداحافظی هم از عزیز دلم،کسی که همیشه با منه کسی که همیشه تو قلبمه، عزیزمـ دوستت دارم بدون هر جا برم تو بامنی و فراموشت نمیکنمـ به امید دیدار... ❤ نظرات شما عزیزان:
چون خیالت همه شب مونس و دمساز من است ، شرم دارم که شکایت کنم از “تنهایی”
چون خیالت همه شب مونس و دمساز من است ، شرم دارم که شکایت کنم از “تنهایی”
aziz delet kie?
ki hamishe to ghalbete?
كاش امشب كنارم بودي..
من از دوريت گلايه مي كردم.. از بي مهريت،از اشك هايي كه ريختم، و تو با يك بوسه تمام مي كردي.. اين هـمــــه درد را...!! من
ساعت0:24---20 شهريور 1392
بسلامت گلم
وقتی خیس از باران به خانه رسیدم برادرم گفت: چرا چتری با خود نبردی؟ خواهرم گفت: چرا تا بند آمدن باران صبر نکردی؟ پدرم با عصبانیت گفت: تنها وقتی سرما خوردی متوجه خواهی شد اما مـــــادرم در حالی که موهای مرا خشک می کرد گفت: " باران احمق " آریا(سفرت بخیر مرجان عزیزم)
ساعت22:01---18 شهريور 1392
...و تو سفر کردی
با آلاله ها همسفر شدی... حتی پنجره ها هم به وجد آمده اند حالا چطور من اشکهایم را پنهان کنم سفرت قشنگ و به کامت باشه مرجان عزیزم
|